سلام به وکیلآور خوش آمدید
منظور از دعاوی ملکی یا دعاوی راجع به املاک دعاوی و اموری است که در آن موضوع خواسته یک ملک بوده و یا منشأ اختلافات طرفین ناشی از یک ملک یا مال غیر منقول است اعم از زمین، آپارتمان، مغازه، عمارت، خانه دربستی، باغ و امثال اینها. دعاوی ملکی به لحاظ ماهیت به سه نوع دعاوی زیر تقسیم می شود:
  1. دعاوی ملکی حقوقی
  2. دعاوی ملکی ثبتی
  3. دعاوی ملکی کیفری
به دلیل پیچیدگی ها و نکات بسیار مهم، در این مطلب 10 مورد از مهم ترین دعاوی ملکی در نظام حقوقی و قضایی ایران ارائه می شود.

انواع دعاوی مهم ملکی

در ادامه انواع دعاوی ملکی در نظام حقوقی ایران ارائه می شود. بدیهی است برخی از این دعاوی حقوقی، برخی ثبتی و برخی نیز از نوع دعاوی ملکی کیفری خواهند بود. از سوی دیگر بعضی از این دعاوی به دلیل ماهیت ارتباط دو طرف از جنس دعوای مالک و مستاجر خواهند بود (ترتیب ارائه دلیل خاصی ندارد):

اول- دعوی الزام به فک رهن

در صورتی که ملک شخصی به مناسبتی در رهن قرار گرفته باشد و پس از مدتی علت رهن قرار گرفتن ملک برطرف شده باشد، رهن‌گیرنده ملزم به فک رهن است. اما اگر رهن گیرنده نسبت به خارج نمودن ملک از رهن اقدام ننماید، صاحب ملک می‌تواند نسبت به تقدیم دادخواست الزام به فک رهن اقدام کند. برای آشنایی کامل با مدارک، مراحل و نکات برای آشنایی کامل با مدارک، مراحل و نکات دعوی الزام به فکر رهن به صورن حقوقی، این مطلب را با دقت مطالعه و در بخش نظرات، تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

دوم- دعوی فروش مال مشاع

در صورت اختلاف میان مالکین ملک مشاع، هر یک از شرکا می‌توانند جهت تعیین تکلیف ملک مشاعی خود به اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک مراجعه نماید و درخواستی پیرامون افراز ملک مشاعی ارائه نماید. اداره مذکور، با ارجاع موضوع به کارشناسان ثبتی و استعلامات مورد نیاز، امکان افراز و یا عدم افراز ملک را بررسی می‌نماید. اگر ملک به تشخیص اداره ثبت قابلیت افراز داشته باشد، اداره ثبت اسناد و املاک در صورت عدم اعتراض هر یک از طرفین نسبت به افراز ملک اقدام می‌نماید. اما اگر ملک به تشخیص اداره ثبت قابلیت افراز نداشته باشد، گواهی عدم ‌افراز ملک را صادر می‌نماید. پس از صدور و قطعیت گواهی عدم‌ افراز توسط اداره ثبت، هر یک از مالکین مشاعی می‌توانند با مراجعه به دادگاه تقاضای صدور دستور فروش ملک مشاع نمایند. این مورد را می تواند یک دعوی ثبتی در نظر گرفت. شما می توانید برای آگاهی از کلیه مدارک، مراحل و نکات کلیدی دعوی فروش مال مشاع به سایت دانوما مراجعه نمایید.

سوم- دعوی خلع ید

دعوای خلع ید در مواردی مطرح می شود که مالک یک مال غیرمنقول (غیرقابل انتقال) با تصرف غیرقانونی ملک خود توسط شخصی مواجه می‌شود و از دادگاه تقا

هفتم- دعوی صدور حکم تخلیه یا دستور تخلیه

گر علیرغم انقضای مدت اجاره و عدم تمدید آن، مستأجر از تخلیه ملک خودداری کند، بسته به شرایط و الزامات قرارداد، دو راه حل قانونی پیش روی موجر (مالک) خواهد بود. در صورتی که در قرارداد، شرایط قانون مالک و مستأجر مصوب 1376 رعایت شده باشد با درخواست صدور دستور تخلیه فوری، و در غیر این صورت با دادخواست صدور حکم تخلیه، می تواند به صورت قانونی نسبت به تخلیه ملک اقدام کند. این شرایط عبارتند از اینکه اجارۀ غیررسمی بین موجر (مالک) و مستأجر دارای مدت باشد و به امضای دو شاهد رسیده باشد. این مورد یک دعوی مالک و مستاجر است.

هشتم- دعوی الزام موجر به تعمیرات اساسی

اگر پس از انعقاد قرارداد اجاره یا در طول مدت اجاره، ملک  یا به اصطلاح حقوقی عین مستأجره، احتیاج به تعمیرات اساسی پیدا کند، موجر (مالک) موظف است که تعمیرات لازم را انجام دهد. تعمیرات اساسی در مواردی همچون تأسیسات عمدۀ نصب ‌شده در ساختمان است مانند دستگاه‌های حرارتی مرکزی و تهویه، آسانسور، تعویض سیم‌کشی ساختمان و غیره. حال اگر موجر نسبت به انجام تعمیرات اساسی اقدام نکند، مستأجر می‌تواند دادخواست الزام موجر به تعمیرات اساسی ملک را مطرح نماید. این مورد یک دعوی مالک و مستاجر است. شما می توانید برای آگاهی از مدارک و روال اداری الزام موجر به تعمیرات اساسی به دانوما سر بزنید.
نکته: مستأجر بدون حکم دادگاه نمی‌تواند اقدام به تعمیرات اساسی ملک کند. در این صورت نمی‌تواند هزینه‌های تعمیر را از موجر (مالک) مطالبه کند. اگر نیاز به تعمیر ملک به دلیل استفادۀ نادرست و غیرمتعارف مستأجر از ملک باشد، مالک را نمی‌توان به تعمیر ملک، الزام کرد.
نهم- دعوی الزام به تحویل مورد اجاره
موجر (مالک) با انعقاد قرارداد اجاره موظف است که در موعد مقرر، محل اجاره را به مستأجر تحویل دهد. برای نمونه، در اموال غیرمنقول، تحویل کلید ملک به منزلۀ تحویل ملک تلقی می‌شود. حال اگر موجر به این تکلیف خویش عمل ننماید، مستأجر می‌تواند دادخواست الزام به تحویل مورد اجاره را مطرح کند. این مورد یک دعوی مالک و مستاجر است.

دهم- دعوی رفع مزاحمت و ممانعت از حق

دعوای رفع ممانعت از حق، زمانی مطرح می شود که  شخصی رفع ممانعت از حق ارتفاق یا انتفاع خود را در ملک دیگری بخواهد. به طور ساده این دعوا در شرایطی مطرح می شود که شخصی حق انتفاع از اموالی را به شخص دیگری بخشیده اما بعد از مدتی می خواهد این حق را از او بگیرد. حق انتفاع در واقع حقی است که به موجب آن شخص می‌تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند. از سوی دیگر دعوی رفع مزاحمت بر اموال، دعوایی است که به موجب آن، متصرف مال غیرمنقول درخواست جلو